شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم

سلام

اینجا الان داره اذان میگه

نماز صبح شده .....

من از ساعت ۲:۵ شب نخوابیدم و همینطور بیدارم ....

یکوقتایی باید بیداری بکشی تا بفهمی ارزش ها چیز دیگریست ....

شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...

معمولا رسمه دختر و پسر که می‌خوان عروسی کنند میرند بازار آینه و این چیزها را میخرند ....این آینه هم انتخاب اون دختره بود و ....وقتی که طلاق گرفتیم و هر کسی وسایل خودش را برد ، ما هم بالطبع اکثر وسایل خودمان را به دلیل اینکه منزل مادر جای کافی نبود ناچارا به منزل خواهر بردیم .....حالا این هفته خواهر جمعه که میخواستند منزل مادر تشریف بیارند ، زنگ زد که منزلشون جای کافی ندارند و ....بهم گفتند میخوای چیکار کنی این آینه را ؟یکی دو روزی سکوت کردم دیروز گفتم ببرید بدید « عصمتیه »عصمتیه حوزه خواهرانه که وسایل را به نیازمندان میدن ....مثلا طلبه های نیازمند و غیره ...چون ما قائل بر اینیم که وسایل زندگی قبلی را نباید وارد زندگی جدید کرد ....ضمنا من هم با دیدن بعضی وسایل قبلی از همین قبیل شاید یاد اون زندگی بیافتم که اصلا درست نیست ....برای همین تصمیم به خیرات بعضی وسایل میکنیم همیشه .... شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...

لحظات ملکوتی اذان صبحه ....از خدا میخوایم که ما را در زمره گناهکاران ببخشه و به ما توفیق بده مثل انسان زندگی کنیم و بندگی خدا را کنیم ....ما قراره مدتی در این دنیا باشیم و رشد و تعالی پیدا کنیم و بریم ...حرف خوب بزنیم...کار قشنگ انجام بدیم...همدیگرو دوست داشته باشیم...دعا میکنیم آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و نائب اش سید علی خامنه ای عزیز را حفظ کنه و در ظهورش تعجیل بفرماید ....یا الله شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...